۲۶
مرداد
یار باید که غم یار خورد یار کجاست؟
غم دل هست فراوان دل غمخوار کجاست؟
ماه من روشنی دیده ی بیدار منست
یارب آن روشنی دیده ی بیدار کجاست؟
نرگس چشم تو مردم کشی آموخت ولی
چشم او را مژه و غمزه ی خونخوار کجاست؟
شد گرفتار "فغانی" به کمند غم عشق
کس نپرسید که آن صید گرفتار کجاست